آتریناآترینا، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 28 روز سن داره

دفتر خاطرات آترینا

45-رستوران اورینتال باربیکیو (22/6/1391)

1391/10/10 23:30
نویسنده : مامانی بابایی
564 بازدید
اشتراک گذاری

 

٢٢  شهریور (چهارشنبه) مصادف شده بود با سالروز شهادت امام جعفر صادق و تعطیل بود . متاسفانه روز گذشته آقای وفایی همسایه پایینی بابا جون اینا فوت کردن و مامانی و بابایی مجبور شدن چهارشنبه برن شاه عبدالعظیم برای مراسم تشییع جنازه و تدفین .آترینا پیش مامان ایران موند تا ظهر که مامانی بابایی بیان دنبالش.

ازقبل رزرو کرده بودیم که شبش بریم رستوران اورینتال باربیکیو تو هتل استقلال .

 

اورینتال باربیکیو 

رستوران اورینتال باربیکیو

دایی نیما

رستوران متفاوت و جالبی بود.اول سس غذاتو از منو انتخاب می کردی . بعد از اون از یک بوفه شامل انواع سبزیجات و انواع گوشت گوساله مرغ ماهی میگو کوسه و .... و انواع ادویه جات ظرفتو پر می کردی و می دادی سر آشپز گریل کنه . خیلی خوشمزه نبود ولی تنوعش جالب بود.

برای آترینا گلی هم برنج سفارش دادیم .

نوشیدنیاش خیلی عالی بود منگو ناد و مهیتو .

 آترینا

مهیتو

آترینا در حال سفارش غذا

 آترینا و دایی نیما 

این بادکنک قرمز هم جایزه آترینا گلی بود.

 آترینا

آترینا در حال خوردن سوپ

 آترینا

وای چه سربزیره دخترم! 

آترینا

آترینا 

آترینا قبل از رفتن به رستوران 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)