77 - نوروز 92 (30/12/1391)
تحویل سال مصادف شده بود با چهارشنبه سی ام اسفند 1391 ساعت حدود 14:30 . صبح زود آترینا گلی با بابایی ، مامانی ،باباجون ، دایی نیما و خاله نسترن رفت دیدن مامان شهناز بهشت زهرا . بعد از برگشتن از بهشت زهرا رفتیم خیابون ستارخان نزدیک مطب بابا جون پیرهنی رو که باباجون از مغازه گپ نزدیک مطبش خریده بود و یه کمی به آترینا گلی کوچیک بود عوض کنیم . بعدشم رفتیم گیشا خرت و پرتهای هفت سین رو بخریم.
هفت سین امسال این شکلی از آب در اومد.
نوروز 92
روز چهارشنبه صبح بعد از اینکه از بهشت زهرا برگشتیم رفتیم گیشا دستفروش بینی . آترینا گلی از اینکه با باباجون ، دایی نیما و خاله نسترن بود ذوق زده شده بود و کلی تو پاساژ نصر شیطونی کرد . چون داشت دیر می شد ما ساعت حدود 11:30 از باباجون اینا خداحافظی کردیم و بعد از خرید گلهای شب بو برگشتیم خونه تا برای لحظه تحویل سال آماده بشیم.
تخم مرغای رنگی رو مامان ایران به آترینا داده بود.
این کفشای آترینا رو هم روز قبل برای آترینا خریدیم به اسم کفشای جادویی . اینا رو که بپوشه خسته نمیشه دیگه
اینم بابایی آترینا
یکی دو ساعت بعد از تحویل سال عمه سمیه اینا با عمو محمد عید دیدنی اومدن خونه آترینا.
بعد از اینکه مهمونا رفتن آترینا گلی بعد از خریدن یه دسته گل رفت عید دیدنی خونه مامان ایران و بعد هم خونه باباجون . کلی هم عیدی گرفت . پول + یک عطر دیزنی از خاله نسترن و یک باربی نرس از دایی نیما.
باباجون و جای خالی مامان شهناز !!
بابایی ، باباجون و مامان شهناز
بهشت زهرا