116 - تولد عمو ساویز (12/07/1392)
روز جمعه آترینا گلی به منزل باران سلمانزاده دعوت شده بود . قرار بود به مناسبت اومدن عمو ساویز دوست بابایی همگی دور هم جمع بشیم و تولد عمو ساویز رو هم جشن بگیریم.
آترینا گلی چون یه خورده از جمع بچه ها کوچیکتره علیرغم اینکه همشونو خیلی دوست داره گاهی تو بازی ها از دستشون دلخور میشه . بغض می کنه و از ته دل اشک می ریزه و دل مامانی رو حسابی می سوزونه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی