آتریناآترینا، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 28 روز سن داره

دفتر خاطرات آترینا

128 - شب یلدا (28/09/1392)

1392/9/30 17:44
نویسنده : مامانی بابایی
1,620 بازدید
اشتراک گذاری

امسال آترینا گلی مراسم شب یلدا رو با دختر عمو , پسرعمو و پسرعمش و ... گذروند البته به جای سی ام پنجشنبه شب ٢٨ آذر برگزار شد.

یلدا مبارک

ظهر پنجشنبه خاله مهرناز اومد دنبال آترینا گلی تا آترینا گلی بره خونشون با باران خوشگله بازی کنه و شب با مهمونا دوباره برگرده خونه!

آترینا و باران گلی

آترینا و باران خوشگله!

مامانی آترینا در حالی که دلش برای شیطونیای آترینا گلی تنگ شده بود تدارکات شب یلدا رو می دید!

هندونه

هندونه شب یلدا که بدم نبود!

انار

انار شب یلدا که خیلی عالی بود!

آجیل شب یلدا

لبو

لبو

میوه

ماهی شیر

اینم ماهی شب یلدا

سبزی پلو

سبزی پلو

گراتن بادنجان

گراتن بادنجان

آترینا گلی با عمو حمید اینا ساعت حدود 7:30 رسیدن ولی بقیه مهمونا علیرغم تاکید مامانی آترینا برای زود اومدن ساعت 9 رسیدن!

آترینا و دوستان

باران ، آترینا ، سینا و سروش

فکر کنم به بچه ها خیلی گذشت! عمه سمیه برای آترینا گلی رنگ انگشتی آورده بود که بچه ها اصرار به بازی داشتن آخ که سرانجام با مدیریت عمه سمیه به خیر گذشت!

آترینا

اینم تبلت سروش که برای تولدش از مامان باباش کادو گرفته ولی نمیدونم چرا تو این عکس اینقدر خشنه!نیشخند

سروش

سروش در حال خداحافظی!

کیک هندونه

کیک شب یلدا! البته ربطی به مهمونی ما نداشت چون خیلی خوشگل بود گذاشتم!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)