آتریناآترینا، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 29 روز سن داره

دفتر خاطرات آترینا

182 - آترینا در باشگاه اسب سواری(5/11/1393)

1393/11/19 14:03
نویسنده : مامانی بابایی
757 بازدید
اشتراک گذاری

روز جمعه پنجم دی به دعوت آرین خان دوست بابایی به یک باشگاه اسب سواری دعوت شدیم.

بعد از اینکه بابایی آترینا از فوتبال برگشت همگی به اتفاق دایی نیما به سمت کردان راه افتادیم. بعد از تماس های پی در پی بالاخره باشگاه رو پیدا کردیم و اونجا دوست بابایی و خانواده اش (همسر, مادر و برادر و تعدادی از فامیل ها) را ملاقات کردیم.

یک خانوم مربی با کلاسی هم بود که به خودشون داشت آموزش می داد مدرک روانشناسی اسب داشت از کانادا!!!تعجبتعجبراضیزیبا

از اونجا ما رو به یک باشگاه میلیاردی اسب بردن که اسباش خیلی خاص و قیمتی بودن. تجارت اسب!

واقعا اسب های زیبایی بودن!اکثرا نژادشون عربی بود.

بعد از بازدید از اسبا برگشتیم به باشگاه خودشون و نوبت رسید یه اسب سواری!

آترینا گلی خیلی خوشحال و مشتاق متقاضی سواری شد و کلی سواری کرد! گفتن واقعا استعداد داره و بهتره براش یک اسب بخرید و هر هفته بیاریدش!

بابایی و دایی نیما هم سوار شدن!

ظهر ناهار هم به رستورانی در کردان رفتیم که موسیقی زنده هم داشت! از ویلاشون در کردان هم بازدید کرده و به تهران برگشتیم!

 

 

پسندها (1)

نظرات (0)