آتریناآترینا، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 28 روز سن داره

دفتر خاطرات آترینا

135 - آترینا در یزد (21/11/1392)

1392/12/6 20:55
نویسنده : مامانی بابایی
1,384 بازدید
اشتراک گذاری

روز دوشنبه ٢١ بهمن آترینا گلی با مامانی و باباییش با عمو بهرام اینا عمو حسین اینا و عمو سید اینا تو راه آهن قرار داشتن که برن یزد.

آترینا

قطار سریع السیر بود و 5 ساعته ما رو به یزد رسوند.آترینا گلی هم برای اولین بار سفر با قطار رو تجربه کرد(البته قطار سریع السیر).

آترینا

آترینا در قطار

ساعت 9:30 شب رسیدیم به یزد قرار بود بریم منزل دایی عمو سید که البته خودش شیراز زندگی می کنه! خونه خیلی سرد بود و شب اول رو با لرز و سرما گذروندیم.

صبح روز 22 بهمن به دخمه رفتیم که یه خورده کوهنوردی هم داشت.

آترینا

آترینا

آترینا و پارمیس

پژواک

آترینا و بابایی

آترینا و بابایی

آترینا

آترینا و دوستان

آترینا ، فاطمه ، پارمیس ، باران و علیرضا

آترینا

بعد از دخمه رفتیم فالوده یزدی خوردیم که البته قابل قیاس با فالوده شیرازی نبود!

آترینا

آترینا در فالوده فروشی شیرحسین!

بعد از خوردن فالوده رفتیم به سمت باغ دولت آباد . هوا خیلی عالی بود وکلی عکس گرفتیم.

آترینا و دوستان

آترینا و دوستان و عمو بهرام

آترینا

آترینا

آترینا و دوستان

عمارت وسط باغ پله های ناجوری داشت که بچه ها هم علاقه داشتن پله ها رو بالا پایین برن!

آترینا

آترینا و مامانی

آترینا و مامانی تو راه پله ها!

آترینا

آترینا

آترینا

عکاسان

عکاسان در حال گرفتن عکس از بچه ها!

آترینا

بعد از گشت و گذار در باغ برای ناهار به رستوران قهوه چی رفتیم !

آترینا گلی با اشتهای زیاد کل غذاشو خورد!

بعد از ناهار رفتیم محله فهادان , زندان سکندر , هتل و چند تا خونه اعیونی قدیمی!

آترینا

آترینا در یکی از اتاقهای هتل

آترینا و بابایی

آترینا و بابایی!

باباها و بچه ها

 

بعد از ناهار به موزه روشنایی رفتیم .

آترینا و سایرین

اینجا هوا فوق العاده سرد بود.

آترینا

هر کی داره یه طرفو نگاه می کنه!

عمو بهرام

عمو بهرام در محوطه موزه

یه پارک روبروی موزه بود که بچه ها رفتن بازی!

آترینا

آترینا

 

صبح روز بعد ، بعد از خوردن صبحونه راه افتادیم به سوی بازار یزد خاله فرشته می خواست ترمه بخره! آترینا گلی علاقه ای به بازار نداشت و خسته شده بود. بعد از بازار به موزه آب و میدون امیر چخماق رفتیم.

 البته قبل از بازار رفتیم بازدید از آتشکده زرتشتیان.

آتشکده

آتش این آتشکده سال های سال روشن نگه داشته شده است!

آترینا

آترینا در موزه آب!

آترینا

بابایی و عمو بهرام

بابایی و عمو بهرام

آترینا

آترینا

آترینا در میدان امیر چخماق

برای ناهار رفتیم رستوران هتل مشیر به دعوت پسرخاله بابایی !

آترینا و دوستان

اسم این آقا ابوالفضل بود که دربون هتل بود و بچه ها خیلی جذبش شده بودن مثل اینکه یک فیلم هم با فتیله ها بازی کرده به اسم ماه پیشونی

آرمیتا و باباییش

اینم آرمیتا و باباییش در محوظه هتل مشیر

طوطی

طوطی های هتل مشیر

آترینا و عمو بهرام

آترینا و عمو بهرام

آترینا و دوستان

بچه ها محو طوطی ها

آترینا و عمو بهرام

آترینا و عمو بهرام جون

آترینا و علیرضا

 سومین روز سفر ، صبح زود از خواب بیدار شدیم چون قرار بود به چک چک و میبد برویم.

یکی از عجیب ترین و رازآلودترین مکانهای مقدس زرتشتیان جاییست در 50 کیلومتری شمال شرقی یزد و بین کوههای اردکان ؛زیارتگاهی بنام «پیر چک چک» یا همان « پیر سبز » که به نوعی کعبه آمال زرتشتیان و مهمترین زیارتگاه آنان در ایران است و هرساله در روزهای (24 تا 28 خرداد) میزبان عده زیادی از زرتشتیان است که در اینجا جمع شده و فرایض دینی خود را بجا می آورند و نذوراتشان را ادا می کنند.

 چک چک

برای رسیدن به عبادتگاه چک چک که در دل کوههایی به ارتفاع 2700 متر بنا شده باید از پله های زیادی بالا رفت و حیران از قصه ای که پشت ساختن آن پنهان است شد .

عبادتگاه

آترینا و پژواک

آترینا و پژواک جون

آترینا و مامانی و بابایی

آترینا ، مامانی و بابایی

آترینا

آترینا و بابایی

آترینا

برای ناهار رفتیم رستوران کاروانسرای عباسی در میبد

آترینا

آترینا در رستوران کاروانسرای عباسی

کبابهای این رستوران حرف نداره کباب قفقازی ، بلغاری و صدفی که ما جای دیگه نخوردیم.

بعد از ناهار راه افتادیم به سمت مهریز برای کویر نوردی!

 بابایی و آترینا

بابایی و آترینا شتر سوار شدن !

آترینا

آترینا و بابایی

پسندها (1)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان پريسا خانوم
11 اسفند 92 0:27
. . . . .¶¶ . . ¶¶¶ ..¶¶¶ . . . . . . ¶¶¶ . . ¶¶¶.¶ .¶¶ . . . . . . .¶¶¶.¶. .¶¶¶. . .¶¶ . . . . . . ¶¶¶¶. . . ¶¶¶ . . .¶¶¶ . . . . . .¶¶¶¶¶ . . ¶¶¶¶.¶¶ .¶¶ . . . . . ¶¶¶¶. . . . ¶¶¶¶. . . ¶¶ . . . . ¶¶¶¶¶¶¶. . . . .¶¶. . . ¶¶ . . . . ¶¶¶¶¶¶¶¶. . . . ¶¶. . ¶¶ . . . . ¶¶¶¶¶¶¶¶¶ . . ¶¶. . ¶¶ . . . . . ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ¶.¶¶ .¶¶. . . . .¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶.¶¶ .¶¶¶¶¶ . . . . . ¶¶.´´´´¶¶¶¶¶¶´´´´´´¶¶¶¶¶¶ .¶¶¶¶¶¶¶. . . .¶¶. ´´¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶´´¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ . ¶¶¶¶¶¶¶ . . ¶¶. .´¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶´´´´¶¶¶¶ . .¶¶¶¶¶¶¶ . ¶¶. . ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶´´´´¶¶¶¶ . . .¶¶¶¶¶¶. ¶¶. . ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶´´¶¶¶¶¶ . . . .¶¶¶¶¶¶¶. . . ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ´¶¶¶¶¶ . . . . . . . .¶¶. . . .´¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ . . . . . . . ¶¶. . . . ´´´¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ . . . . . . .¶¶. . . . . .´´´´´¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ . . . . . . ¶¶. . . . . .´´´´´´´¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ . . . . . . ¶¶. . . . . .´´´´´´´´´¶¶¶¶¶¶¶¶ . . . . . . ¶¶. . . . . .´´´´´´´´´´´¶¶¶¶ . . . . . . . ¶¶. . . . .´´´´´´´´´´´´¶
مامان پريسا خانوم
29 اسفند 92 21:52
عزيزم عيدت مبارك ايشالا سال جديد از بهترين سالهاي زندگيتون باشه و در همه امور موفق و مويد باشيد و به همه آرزوهاي قشنگتون برسيد