آتریناآترینا، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 28 روز سن داره

دفتر خاطرات آترینا

161 - آترینا و رادین در سرزمین عجایب (30/03/1393)

1393/4/4 15:36
نویسنده : مامانی بابایی
1,009 بازدید
اشتراک گذاری

رادین یه پسر گله که از کرمونشاه چند روزی رو اومده بود تهران و خونه باباجون آترینا مهمون بود. روز پنجشنبه رادین به اتفاق باباییش و مامان بزرگش خاله پری که خاله مامانی آترینا میشن و آترینا گلی هم خیلی دوستشون داره از کرمونشاه اومدن تهران و شب هم اومدن خونه آترینا گلی و کلی با هم بازی کردن.

پنجشنبه شب رادین با بابایی و مامان بزرگش به همراه باباجون و خاله نسترن اومدن خونه ما. آترینا گلی خیلی با رادین گل بازی کردن. خیلی بهشون خوش گذشت.

این روسری محلی هم کادوی رادین به آتریناست.

بابایی آترینا و بابایی شاهین در حال تخته بازی فکر کنم بابایی برنده شد.

صبح روز جمعه آترینا و رادین به همراه بقیه رفتن تیراژه سرزمین عجایب!

آترینا دلش می خواست سوار ترن و چرخ فلک و ماشین و ... بشه در حالی که رادین بازی های سرگرمی و فکری رو که کوپن جایزه می دادن دوست داشت ولی با این وجود خیلی بازی کردن! با هم کنار اومدن.

 

آترینا رادین و شنگول

 

 

بچه ها بعد از اینکه کوپن هاشونو تبدیل به جایزه کردن ! دو تا جایزه مثل هم که فکر کنم یه گردن بند بود از سرزمین عجایب خارج شدیم و بعد از خوردن بستنی راهی منزل شدیم.

عمو شاهین(بابایی رادین ) و بچه ها

تو خونه هم بچه ها کلی با هم بازی کردن عصر هم یه سر رفتیم پارک زعفرانیه! شام رو رستوران سندباد خوردیم.

پسندها (1)

نظرات (0)