180 - جشن یلدا(30/09/1393)
ما مراسم یلدامونو امسال پنجشنبه 27 بهمن برگزار کردیم! چون فرداش تعطیل بود! خاله فرانک اینا رو دعوت کردیم با بابا جون و خاله نسترن! یکشنبه شب هم که شب یلدای واقعی بود رفتیم خونه مامان ایران!
اینجا آترینا قبل از اومدن مهمونا داره شعر حافظی روکه تو مدرسه یاد گرفته تو میکروفون تمرین می کنه تا جلوی مهمونا بخونه که البته نخوند! فرصت نشد!
شعر سال ها دل طلب جام جم از ما می کرد.......
مهمونا یه خورده دیر اومدن! تو ترافیک مونده بودن!
اینم میز شام! سبزی پلو ، ماهی ، آش انار ، گراتن بادمجان ، اسنک قارچ و کالباس و دسر! که تقریبا به همین شکل با قی موند و خورده نشد!
این حلواها هم دست پخت مامانی آتریناست برای سالگرد مامان شهناز که 26 آذر بود!
روز یکشنبه 30 آذر هم قرار بود مراسم یلدا تو مدرسه برگزار بشه! قرار بود هر نفر یک قلم رو که دوست داره ببره مدرسه و آترینا گلی هم که عاشق اناره انار رو انتخاب کرد!
اینا هم هنر نمایی بقیه مامانا که واقعا عالی بود!
یک بار هم از طرف مدرسه بردنشون بازدید از نانوایی محل تا با نحوه پخت و البته خرید نان آشنا شوند.