آتریناآترینا، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 28 روز سن داره

دفتر خاطرات آترینا

231- سفر به آنتالیا در نوروز 95(29/12/1394)

1395/1/31 12:50
نویسنده : مامانی بابایی
569 بازدید
اشتراک گذاری

29 اسفند 94 آترینا گلی به اتفاق مامانی و باباییش به همراه همسفران بشرح ذیل راهی آنتالیا شدن!

همسفر همیشگی سفرهای آترینا باران گل گلی!

همسفران این سفر عبارت بودند از:

خاله نسترن و بابا جون

عمو غلامرضا

عمو حمید ، خاله مهرناز و باران خوشگله

عمو وحید ، خاله شایان و آریا خان گل

عمو بهنام ، خاله یگانه ، الینا و ایلیای گل که روز بعد به ما ملحق شدن!

هتل محل اقامت هتل ریکسوس داون تاون بود. هدف از این سفر در واقع شرکت مامان باباها تو کنسرت بود!

کنسرت هنرمندان عزیز ابی , گوگوش , سیاوش قمیشی , آرش , داریوش و گروه استیج!

بچه ها شب پیش بابا جون آترینا و ... می موندن و مامان ، باباها می رفتن کنسرت!

بچه ها تو اتاق بابا جون اینا خواب بودن!

آترینا , مامانی و خاله نسترن تو یک اتاق بودن تو هتل . بابایی ، بابا جون و عمو غلامرضا تو یک اتاق!

بچه ها هر روز تو هتل با هم مشغول بازی می شدن و کلی بهشون خوش می گذشت!

آترینا تو بالکن اتاقشون تو هتل!

با وجود اینکه هوا خیلی گرم نبود ولی بچه ها از استخر هم استفاده می کردن!

نکته جالب این بود که هتل ما محل اقامت خواننده ها بود و ما تو لابی و سالن صبحانه می دیدیمشون. بچه ها خصوصا از دیدن امین و آرش خیلی ذوق کردن!

باران و آترینا در حال خوردن صبحانه!

سالن غذاخوری هتل

آترینا و بابایی!

بچه ها هر روز کلی تو محوطه هتل بازی می کردن!

خانوم گلمحبتمحبتمحبتمحبتمحبت

بچه ها با جمع بچه های هتل!

شب اول کنسرت ابی بود که فوق العاده بود.

روزا بچه ها رو بیرون می بردیم و شبا می سپردیمشون به بابا جون و می رفتیم کنسرت!

شب دوم کنسرت آرش بود و سیاوش قمیشی که حال مامانی آترینا خوب نبود. سرما خورده بود شدید!

شب سوم کنسرت گوگوش که آترینا خیلی دوست داشت بیاد که البته نیومد چون بلیت نداشت!

برنامه در دو قسمت اجرا شد با دو لباس مختلف!

بچه ها رو آکواریوم آنتالیا بردیم .

توی سرزمین یخی به بچه ها خیلی خوش گذشت!

نمایی از گیفت شاپ که اینجا آترینا از مامانی به دلایلی دلخور شد.

بابا جون هم مامانی رو دعوا کرد!غمگینگریه

روز آخر سفر بچه ها رو به تله کابین بردیم . هوا فوق العاده سرد بود. ناهار خوردیم و بلافاصله برگشتیم. مسیر رفت رو با ماشین های سرباز بردن که جالب بود . مسیر خیلی قشنگی بود.

هر هشت نفر توی یکی ازین ماشینا نشستن.

کابین های تله کابین 30 نفره بود!

خانواده عمو وحید به خاطر آریای گل که شبا پیش بابا جون نمی موند کنسرتا رو نیومدن و به جاش به گشت و گذار در مرکز شهر پرداختن!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)