آتریناآترینا، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 28 روز سن داره

دفتر خاطرات آترینا

209 - تولد دوستان مردادی منزل عمو بهرام(05/06/1394)

روز پنج شنبه 5 شهریور همگی منزل عمو بهرام جمع شدیم و تولد مردادی های گروه یعنی فاطمه , پژواک و عمو سید رو جشن گرفتیم. کیک سمت راستی رو عمو بهنام اینا آوردن و سمت چپیه انتخاب آترینا گلی!  فرق این دور همی با قبلیا در این بود که این بار عمو بهنام و خانواده محترم به این جمع اضافه شده بودن که باعث خوشحالی دو چندان آترینا شد بخاطر حضور الینا و ایلیای عزیز! ...
19 مهر 1394

208 - تولد باباجون(06/06/1394)

روز جمعه عصر 6 شهریور باباجون و دایی نیما به منزل ما اومدن و یک تولد کوچولو برای بابا جون برگزار کردیم. تولد باباجون سوم شهریور بود و البته مامان شهناز هم همینطور! کیک تولد انتخاب آترینا گلی بود که می گفت من می دونم بابا جون این مدلی دوست داره! ...
19 مهر 1394

207 - آترینا و آریا در سرزمین عجایب(30/05/1394)

روز جمعه 30 مرداد خاله شایان بهمون زنگ زد و گفت آریا حوصلش سر رفته و دلش می خواد بره سرزمین عجایب . اگر برنامه ای ندارید با هم بریم! خلاصه ظرف یک ساعت حاضر شدیم و رفتیم ساعت از 12 گذشته بود که رسیدیم و یک راست رفتیم سرزمین عجایب!   به محض ورود آترینا به غرفه گریم صورت رفت و صورتشو رنگ کرد ولی آریا حاضر نشد صورتشو رنگ کنه! وسیله های زیادی رو سوار شدن و خیلی بهشون خوش گذشت! ناهار رو هم حدود ساعت 3 در یکی از غرفه ها برگزار کردیم فکر کنم از لمیز پیتزا گرفتیم و برای بچه ها هم فیله مرغ استریپس! ساعت 5 بچه ها خسته شدن و اعلام کردن که دیگه بریم! ...
19 مهر 1394

206-سفر به ارومیه(20/05/1394)

از مدت ها قبل برای تعطیلی 20 مرداد هتل دنیز در مجتمع گردشگری باری رو رزرو کرده بودیم تا به اتفاق عمو بهرام اینا و خانواده دکتر شاه محمدی دوست بابایی به ارومیه بریم!   برای اینکه به ترافیک برنخوریم ساعت 3 صبح راه افتادیم و حدود ساعت 10 صبح پس از صرف صبحانه مختصر در مسیر به تبریز رسیدیم!گشتی در محوطه ایل گلی زدیم. بچه ها و باباها قایق سواری کردن. ناهار رو هم در تبریز خوردیم و عصر به سمت ارومیه راه افتادیم. گوگول بی دندون خسته من!  الینا و ایلیا بابایی , آترینا , پژواک و پارمیس خانواده دکتر شاه محمدی! ...
25 مرداد 1394

205- تولد 6 سالگی آترینا(15/05/1394)

روز پنجشنبه 15 مرداد تولد آترینا گلی با تم کارتون فروزن (السا) در ساختمان باران برگزار شد.   عمو محمد و دوستش کوشان زحمت کل کارهای تولد رو کشیدن و در واقع تولد آترینا گلی رو برگزار کردن! عمو محمد و آترینا! شام رو مثل دو سال قبل (تولد کفشدوزکی) به خانوم رحمتی پور سفارش دادیم ولی چون دیر سفارش دادیم منو رو خود خانوم رحمتی پور پیشنهاد داد شامل لازانیا,سالاد اولیویه,پیراشکی گوشت,سوسیس بندری و ماکارونی. ساعت حدود 8 مهمونا شروع کردن به اومدن!بابا جون , خاله نسترن و دایی نیما قبل از همه اومدن! بابا جون و آترینا! کیک آترینا که مدل فروزن بود و کا...
25 مرداد 1394

204 - تولد رها(01/05/1394)

روز پنج شنبه اول مرداد که سالروز تولد آترینا گلی هم هست , آترینا به تولد رها همکلاسیش دعوت شده بود. یه تولد عالی با تم فروزن! ساعت 5 عصر آترینا گلی با مامانیش راهی خونه رها شدن که خیلی به خونه بابا جون نزدیک بود و جز اولین مهمونا رسیدن!   برای بچه ها برنامه های متنوعی داشتن و کلی سرگرمشون کردن که خیلی هم خوششون اومده بود!   صحنه هایی از بازی بچه ها بچه ها تمرین خوانندگی هم کردند که خیلی جالب بود! نوبتی با این شکل و شمایل کنار رها می ایستادن و خوانندگی رو تمرین می کردن!   شام بچه ها ناگت مرغ و ماکارونی بود که جدا از بزرگترا سرو...
25 مرداد 1394

203- سفر به اروپا3(فرانسه)

و بالاخره بعد از مشقات فراوان روز هشتم سفر چهارشنبه 15 جولای ما حدود ساعت 9 صبح در فرودگاهی در فرانسه فرود اومدیم. فرودگاه یک فرودگاه محلی بود که مسافتی رو با پاریس فاصله داشت و حدود 270 یورو هزینه تاکسی دادیم تا هتل محل اقامتمون در پاریس!هتل novotelکلی تو ترافیک موندیم نهایتا اتاق رو تحویل گرفتیم و سریعا به گروه تور ملحق شدیم تا گشت پاریس رو از دست ندیم تاکسی گرفتیم و به تورمون در صف ورودی کلیسای نوتر دام ملحق شدیم.ابراز احساسات هم توریامون خیلی جالب بود! همه از جاموندن ما شوک شده بودن! نمایی از کلیسای نوتردام! ساخت کلیسای نوتردام پاریس (Cathédrale Notre-Dame de Paris) در سال 1163 آغاز شد...
25 مرداد 1394