آتریناآترینا، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 28 روز سن داره

دفتر خاطرات آترینا

153 - و بالاخره بازدید از آبشار نیاگارا(09/01/1393)

1393/3/18 23:27
نویسنده : مامانی بابایی
796 بازدید
اشتراک گذاری

در آخرین روز های سفر بالاخره ما موفق به بازدید از آبشار نیاگارا یا به قول خودشون نایاگرا فالز شدیم . مشکل اصلی در دور بودن مسیر بود و اینکه بدلیل سرد بودن هوا تورهای بازدید فعال نبودند.

روز شنبه 9 فروزدین آترینا گلی با مامانی و باباییش با وسیله نقلیه عمومی راهی شهر نیاگارا در 120 کیلومتری تورنتو شدن.راضی

برای رسیدن به نیاگارا از ایستگاه شپرد یانگ سوار مترو به سمت جنوب شدیم و در ایستگاه یونیون پیاده شدیم . در کنار ایستگاه مترو ایستگاه قطار بود که از اونجا بلیت رفت و برگشت به نیاگارا رو برای همون روز گرفتیم مقداری از مسیر با قطار و بفیه با اتوبوس! هزینه هم شد کلا 70 دلار از آترینا هم بلیت نگرفتن! تعجب 

واقعا به صرفه بود چون یه تورایرانی در ازای 350 دلار می خواست ما رو ببره نیاگارا که خودشم زنگ زد کنسلش کرد.

حدود ساعت 11:30 رسیدیم و پس از کمی پیاده روی  به یه خیابون خیلی زیبا که پر از سرگرمی های مختلف بود رسیدیم ولی ما به دلیل کمبود وقت موفق به استفاده از اونها نشدیم. غمگین واقعا باید شب می موندیم با وجود سردی زیاد هوا ولی می چسبید.

 

خیلی از تفریحات ترسناک بودن که آترینا حتی از بیرونشون هم خوشش نمیومد و می گفت بریم البته موزیکهاشون هم که داشت پخش می شد ترسناک بودن.

 

بعد از گذر از این خیابون خوش اب و رنگ دیگه کم کم نمایی از آبشار نمایان شد . اول قسمت آمریکاییش دیده می شد که از دور به نظر ما رسید چقدر کوچیکه و از عکسایی که دیده بودیم تعجب کردیم!

ولی وقتی کمی جلوتر رفتیم دیدیم  هی داره جالب تر میشه تعجب

آبشار نیاگارا در واقع از دو قسمت بزرگ و یک قسمت کوچکتر تشکیل میشه که بزرگترین قسمتش معروف به آبشار نعل اسبی در کانادا قرار گرفته! مرز بین ایالت نیویورک کانادا و جنوب استان آنتاریو در کاناداست . بین دو شهر نایاگرا فالز آنتاریو و نایاگرا فالز نیویورک قرار دارد.

آبشار نیاگارا به علت عریض بودنش معروفه نه ارتفاعش . ارتفاعش حدود 51 متره. آبشار آمریکایی و کانادایی بوسیله جزیره بز یا گوت آیلند از هم جدا شده . این آبشار بر روی رود نیاگارا جریان دارد . در زمانهایی که هوا خوبه با قایق تا زیر آبشار میشه رفت .

بابایی

آترینا و بابایی

آترینا گلی اصلا از آبشار خوشش نیومد یعنی یه مقداری ترسیده بود.خصوصا اینکه برای گرفتن عکس به لبه های حفاظ نزدیکش کردیم!

تو این عکس دلخوریش کاملا مشخصه.غمگین

این قسمت نعل اسبیه!

مامانی آترینا

آترینا

نزدیک قسمت نعل اسبی که شدیم از شدت قطره های آب خیس شدیم . آب به صورت پودری بهمون می پاشید . خیلی جالب بود به شرط اینکه هوا انقدر سرد نبود.

روبروی قسمت نعلی شکل یه استراحتگاه بود به اسم Welcome centre

که ما مدتی رو اونجا گشت زدیمو ناهار خوردیم.

 آترینا در گیفت شاپ

این جغده رو هم آترینا گلی از گیفت شاپ خرید. یادگاری نیاگارا!

این صحنه رو از پشت شیشه عکس گرفتیم!

اینم خرس پاستیل هاریبو

 ناهار با خودمون ساندویچ الویه برده بودیم که همونجا خوردیم . بهمون گفته بودن که تو فصل سرما همه چی تعطیله ! ترسیدیم چیزی برای خوردن پیدا نکنبم که اینطوریام نبود.

اینجا دم در یه gift shop بود که از اونجا برای آترینا گلی یه کاپشن گرم خریدیم شبیه لباس اسکیمو ها ! البته فکر کنم یکی دو سایزی بهش بزرگه!

اینا رو هم تو راه برگشت گرفتیم!

 

طفلی بابایی گردن درد گرفت آترینا گلی خسته شده بود راه نمی رفت!

حدود ساعت 4:30 خودمونو رسوندیم به ایستگاه اتوبوسی که به برلینگتون می رفت و با نیاگارا خداحافظی کردیم!بای بای

 

پسندها (1)

نظرات (0)