65 - سفر به مالزی (5) (18/10/1391)

روز پنجم سفر

روز پنجم سفر رو هم با خانوم دکتر و خانواده محترمشون گذروندیم. صبح حدودای ساعت 11 خانوم دکتر بدنبالمون اومد و رفتیم مرکز خرید تایم اسکوئر.

روز پنجم سفر

بچه ها کمی دیرتر از خواب بیدار شدند و بعد از خوردن صبحانه و کمی گردش در مرکز خرید کنار هتل ساعت 11 خانوم دکتر اومدن دنبالمون که بریم به مراکز خرید.

اولین جایی که رفتیم مرکز خرید تایم اسکوئر بود که ناهار رو هم همونجا برگزار کردیم .

از این مغازه برای آترینا و باران یه پیرهن خیلی خوشگل خریدیم به قیمت 109 رینگیت یعنی بیشتر از 109 هزار تومن ولی خوشگل بود.

آترینا و باران در حال خوردن اسپاگتی در رستوران

آترینا اون روز بعد از مدتها یه دل سیر غذا خورد اونم ماکارونی بدون سس.

مامانی و عمو حمید پیتزا پپرونی سفارش دادن بابایی و خاله مهرناز هم فیش اند چیپس که خیلی خوشمزه بود.خصوصا آبمیوه تازه از ترکیب آناناس و پرتقال هم داشت که عالی بود.

بعد از ناهار و خرید مقداری لوازم بهداشتی شامل مام , ژل ضدعفونی کننده دست , چسب زخم کارتونی برای بچه ها , قرص های تقویتی سرما خوردگی و ضد ریزش مو و ... رفتیم به مراکز خرید KLCC  و پاویلیون یا همون برجهای دوقلو.

برجهای دوقلو با احتساب آنتن بالای برجها، ۴۵۲ متر ارتفاع دارند.

تعداد طبقات هر برج ۸۸ طبقه است و جمعا ۷۸ آسانسور در این دو ساختمان فعال هستند. این دو برج از زیر توسط مرکز خرید سوریا به هم وصل هستند. همچنین پلی طبقات ۴۱ و ۴۲ این دو برج را به هم متصل می کند. ارتفاع این پل از سطح زمین ۱۷۵ متر و طول آن ۵۶ متر است.

کار ساخت این برجها از سال ۱۹۹۵ شروع شد و در زمانی کوتاه در سال ۱۹۹۸ به اتمام رسید. دولت مالزی ساخت این برجها را به عنوان نماد پیشرفت اقتصادی این کشور در دستور کار خود قرار داد. امروزه برج‌های دوقلو  به یکی از نمادهای اصلی کوالالامپور و مالزی تبدیل شده اند.

از قسمت بچه گونه فروشی فروشگاه Isetan برای بچه ها چند دست لباس و تی شرت پرنسسی خریدیم.لباسای خوبی برای بچه ها دارن ولی با این قیمت دلار واقعا به صرفه نیست هر تیکه کوچیکی هم که بر می داری بالای 100 تومن در میاد.

برای شام داتیس و آقای دکتر هم به ما پیوستند و رفتیم یک رستوران فرانسوی به نام راندوو که خیلی با صفا بود.

بابایی و خاله مهرناز فوندو سفارش دادن . من و عمو حمید استیک با سس باربیکیو. خیلی عالی و خوشمزه بود خصوصا فوندوها.

خلاصه اون شب هم به خوشی پایان پذیرفت و برگشتیم هتل که استراحت کنیم.