دفتر خاطرات آترینا

چند روز مونده به نوروز با یکی از دوستان به نام خانوم غلامی مامان مریم یکی از دوستان خاله نسترن رفتیم به یکی از بازارچه های نوروزی در تورنتو! حدود ساعت 6 بعد از ظهر خانوم و آقای غلامی به دنبالمون اومدن و بعد از طی مسافتی به سالن Le Park اگر اشتباه نکنم رسیدیم. سالن بزرگ و خوبی بود ولی بازارچه در نهایت بی سلیقگی و بی کیفیت چیده شده بود. یه DJ و یه حاجی فیروز هم بود که مرتبا از مردم درخواست می کرد بیان برقصن که تا زمانی که ما بودیم گرم نشد مجلس! آترینا هم طبق معمول صورتشو گریم کرد و کلی لذت برد گریم کل صورت 8 دلار! اینجا گل دختر ما یا همون پلنگ مجلس در حال هنرنماییه! ...

یکی از جاهایی که در سرمای زمستان در تورنتو بازدید کردیم باغ وحش بود. در مسیر به سمت باغ وحش سوار بر اتوبوس!   ...

یکی از مطرح ترین مراکز خرید تورنتو همین مرکز خریده که در مرکز شهر قرار داره .   به دلیل خوش مسیر بودن این مرکز خرید ما خیلی از خریدامون رو از همین جا کردیم. آترینا گلی حوصله خرید نداشت و زود خسته می شد. طفلی باباییش همش مشغول سرگرم کردن آترینا بود تا مامانی بتونه خرید کنه! از معدود جاهایی که آترینا گلی در مراکز خرید دوست داشت فروشگاه های دیزنی بود که البته واقعا جالب بود. این پیرهن رو هم آترینا گلی خودش انتخاب کرد یکی هم برای باران خوشگله سوغاتی خرید. این هم عروسک های دیزنی که اگر دوتاشو برمی داشتی تخفیف خوبی داشت که ما نخریدیم. اینجا یک کلیساست که ...

یکی از جاهای جالبی که آترینا گلی در تورنتو بازدید کرد لگولند بود که خیلی خوشش اومد و کلی بازی کرد. لگولند در مرکز خرید وقان میل قرار داشت که مرکز خرید بزرگی بود و واندرلند تورنتو هم در همان محل قرار داشت که البته از می باز می شد. بلیت ورودی لگولند حدود 20 دلار بود . در بدو ورود تور لگولند فکتوری بود. بچه ها  با نحوه ساختن لگو آشنا می شدن.   مرحله بعد سواری با تفنگ لیزری بود. به این صورت که سه نفری سوار ترن شدیم به هر کدوممون یک تفنگ لیزری دادن که باید شلیک می کردیم و پرنسس رو نجات می دادیم هیجان انگیز بود و هممون لذت بردیم . جالب تر از...

بازدید از CN TOWER یکی از جاهایی که در هفته اول سفر بازدید کردیم و به آترینا گلی خیلی خوش گذشت برج سی ان بود نماد شهر تورنتو که برج میلاد رو خیلی شبیه به اون ساختن. البته آترینا گلی به برج میلاد هم علاقه زیادی داره برای رسیدن به مرکز شهر بعد از اینکه حسابی لباس گرم پوشیدیم پیاده به سمت ایستگاه یانگ شپرد راه افتادیم که البته خیلی نزدیک بود . مترو به سمت جنوب رو سوار شدیم و بعد از 10 یا 12 ایستگاه در ایستگاه یونیون پیاده شدیم . برای رسیدن به  برج کمی پیاده روی کردیم تا رسیدیم . در امتداد خیابونی که به CN TOWER ختم می شد در DownTown.   ...

در هفته اول سفر ، از یکی از جاذبه های توریستی تورنتو به نام کاسالوما بازدید کردیم . کاسالوما واژه اسپانیایی است به معنی قلعه ای روی تپه . این  بنای تاریخی زیبا در مرکز شهر تورنتو و در خیابون اسپاداینا قرار گرفته است . به دلیل سرمای هوا در بعضی از ساعات روز که حتی به 15- درجه هم می رسید ما صبحا حدود ساعت 11 از منزل خارج می شدیم . برای بازدید از کاسالوما هم حدود ساعت 12 بود که به کاخ رسیدیم. در مسیر خیابون اسپاداینا به سمت کاسالوما کاسالوما  یکی از لند مارک های  شهر به شمار می رود. ساخت این بنای زیبا حدود 3 سال از سال 1911 تا 1914 با  همکاری 300 کارگر به طول انجام...

طبق برنامه ریزی قبلی قرار بود آترینا گلی با مامانی و باباییش از ١٥ اسفند (٦ مارچ) تا تقریبا ١٣ فروردین ( ١ آوریل ) رو در تورنتو بگذرونه! پنجشنبه ١٥ اسفند ساعت حدودا ٧ صبح پرواز به استانبول بود و بعد از ٣ ساعت توقف در فرودگاه استانبول قرار بود راهی تورنتو بشیم . پروازمون هم ترکیش ایر بود. ساعت حدود 11 صبح پنجشنبه 15 اسفند در فرودگاه استانبول فرود اومدیم و بعد از انجام کارهای ترانزیت یک ساعت باقی مانده رو در فرودگاه به گشت و گذار پرداختیم. به آترینا ناهار ساندویچ برگرکینگ دادیم.   حدود ساعت 3 مجددا سوار هواپیما به مقصد تورنتو شدیم . همه چی خوب بود فقط آترینا گلی زیاد از دستشویی هواپیما...

اولین جایی که جرات کردیم خودمون با وسیله نقلیه عمومی بریم مرکز خرید سنتر پوینت بود که چند ایستگاه بالاتر از منزلمون قرار داشت . ایستگاه یانگ شپرد سوار مترو به سمت شمال شدیم و ایستگاه فینج پیاده شدیم و بقیه راه رو که کم هم نبود پیاده رفتیم . از فروشگاههای ایرانی رد شدیم که جالب بود .   می خواستیم سیمکارت بخریم که موفق نشدیم. به مناسبت تعطیلات مارچ (March Break) همه جا برای بچه ها برنامه های ویژه داشتند. مثلا تو همین مرکز خرید یک قسمت رو به بچه ها اختصاص داده بودن . درباره حیوانات خزنده صحبت می کردن و از بچه های داوطلب می خواستند که بیان و حیوونا رو لمس کنند. از فروشگاه payless shoe یک کفش خوشگل برای آتر...

روز دوشنبه ٢١ بهمن آترینا گلی با مامانی و باباییش با عمو بهرام اینا عمو حسین اینا و عمو سید اینا تو راه آهن قرار داشتن که برن یزد. قطار سریع السیر بود و 5 ساعته ما رو به یزد رسوند.آترینا گلی هم برای اولین بار سفر با قطار رو تجربه کرد(البته قطار سریع السیر). آترینا در قطار ساعت 9:30 شب رسیدیم به یزد قرار بود بریم منزل دایی عمو سید که البته خودش شیراز زندگی می کنه! خونه خیلی سرد بود و شب اول رو با لرز و سرما گذروندیم. صبح روز 22 بهمن به دخمه رفتیم که یه خورده کوهنوردی هم داشت. آترینا و پارمیس آترینا و بابایی آترینا ، فاطمه ، پارمیس ، باران و علیرضا بعد از دخم...